• 1396/08/15 - 14:20
  • - تعداد بازدید: 584
  • - تعداد بازدیدکننده: 37
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه
آبتین امیری

مطالبه گری و موانع آن در استان هرمزگان

ما هرمزگانی ها را مثل بسیاری دیگر از جنوبی ها مردمی منتقد می شناسند . مردمی که بطور تاریخی به دنبال حقوق منطقه ای خود هستند .دولت های مختلف می آیند و می روند ، انتخابات مختلفی برگزار می شود و وعده های زیادی داده می شود ، ولی بسیاری از مطالبات ما بر روی هم انباشته شده ، بدون اینکه پاسخ روشنی به آن داده شود .


برای تحقق مطالبات باید به این نکته توجه‌کرد که در تمام کشورهایی که انتخابات برگزار می شود و از دموکراسی ولو بطور نسبی برخوردارند ، وجود سه عنصر برای پیگیری مطالبات ضروری است .


وجود حزب که بتواند بطور سازمان یافته مطالبات را پیگیری کند ، وجود نیروی انسانی متعدد در ساختار دولت و قدرت که بنا به نفوذ شخص مطالبات منطقه خود را پیگیری کند ، و وجود اجماع میان نخبگان استانی و محلی که بتواند مطالبات را بطور کارشناسی و هماهنگ طرح موضوع کنند و برای پیگیری آن دارای برنامه باشند .


اگر به این سه عنصر بطور عمیق بنگریم ، ما هرمزگانی ها مثل دیگر استانهای جنوبی و بسیاری از استانهای مرزی که کمتر توسعه یافته اند ، در سه عنصر دارای ضعف هستیم . نظام حزبی در جامعه ما ضعیف و ناپایدار است ، نیروهای کمی در میان ما حضور دارند که بدون حمایت ویژه و اساسی و بنا به توانایی و قدرت ارتباط گیری شخصی بتوانند خود را در ساختار مدرک سیاسی به حد مناسبی برسانند ، و در میان نخبگان نه تنها بر سر موارد اساسی اجماع وجود ندارد بلکه خودسوزی و خود زنی نیز وجود دارد ، لذا طرح هر نیروی بومی همواره با مخالفت هایی از درون جامعه همراه خواهد بود .طبیعی است که همیشه در شرایط عادی برای تحقق مطالبات با چالش مواجه باشیم.


در شرایط فعلی سه طیف اجتماعی در عرصه مطالبه گری در استان هرمزگان فعال هستند .


اصلاح طلبان ، اصول گرایان و اهل سنت . بدلیل ضعف ساختاری در عناصری که قبلا به آن اشاره شد ، اصلاح طلبان و اصول گرایان حتی در زمانی که دولت همسو با آنها در جایگاه قوه مجریه حاکم بوده است ، نتوانسته امتیازات اساسی برای استان و حتی خود بگیرند .


اکثر این نیروها در زمان حاکمیت گروه سیاسی مخالف خود منتقد بوده اند و در زمان حاکمیت گروه سیاسی موافق خود نیز به نحوی منتقد بوده اند . اگر نیروهای محدودی که از این طیف در دولت همسو استفاده شده ، این نیروها نیز در زمان تصدی گری پست ها ، خنثی بوده اند .لذا اصلاح طلبان و اصول گریان محلی در غالب مواقع حتی در زمان حاکم دولت همسو با خود در حاشیه بوده اند.


اهل سنت که جمعیتی کمتر از نصف جمعیت کل استان هرمزگان را تشکیل می دهد در شرایط بدتری از دو گروه سیاسی موجود در استان قرار داشته است .


سرمایه گذاری طیف سیاسی اهل سنت در یک دهه اخیر بر اصلاح طلبان و بعد از آن اعتدالیون بوده است . در انتخابات مجلس در حوزه غرب استان و در چانه زنی برای استفاده از نیروهای اهل سنت در ساختار اداری استان ، رابط و مجرای سیاسی اصلاح طلبان بوده اند .


این در حالی است که اصلاح طلبان خود در یک دهه اخیر دارای وضعیت شکننده ای بوده اند و جایگاه مناسبی در در قدرت نداشته اند . لذا بدیهی است که نتیجه این سرمایه گذاری برای اهل سنت مطلوب نباشدو نتوانند به نتایج حداقلی در این حوزه برسند .به عبارتی همینطور که هرمزگانی ها برای نیل به اهداف سیاسی و تحقق مطالبات باید در مرکز کشور که محل اصلی تصمیم گیری است به ارتباط گیری و سرمایه گذاری روی آوردند ، اهل سنت استان بدلیل محرومیت و عقب ماندگی بیشتر در بهره وری مدیریتی باید این سرمایه گذاری را در مرکز استان انجام دهد تا بتواند حداقل خواسته ها و مطالبات خود را تحقق بخشد ولی تا کنون چنین سرمایه گذاری درمیان ساکنین غرب و شرق استان که غالبا اهل سنت هستند در مرکز استان صورت نگرفته است .

  • گروه خبری : یادداشت ها
  • کد خبر : 4562
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید